ایسنا/گیلان عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه گیلان گفت: با ثروت بیشتر و امکانات بروزتر لزوما انسان شادتر نیست، به عبارتی وجود امکانات و تجهیزات ایجادکننده شادی پایدار نیست ولی میتواند کمککننده باشد.
در گاهشماری ایرانی روز ششم فروردین ماه یکی از روزهای مهم است، زیرا ششم فروردین ماه به نام روز «شادباش نویسی»، روز «امید» یا روز «نوروز بزرگ» نامیده شده و از روزهای خجسته ایرانیان بوده و به عنوان یک آیین بسیار زیبا در جشنهای نوروزی از دوران کهن بجا مانده است. به نظر میآید ایرانیان در روز شادباش نویسی، آرزوها و خواستههای نیک خود را برای دیگران مینوشتند و به دست آنها میسپردند.
باور دیگری که وجود دارد این است که موبدان زرتشتی، این روز را به زادروز زرتشت بزرگ نسبت میدهند و در این روز اسپند دود می کردند و دف می زدند. از دیگر آیینهای به جامانده در این روز آب پاشی است. آب نماد روشنایی و پاکی بوده که با پاشیدن آب بر روی یکدیگر در واقع روشنایی را برای یکدیگر آرزو می کنند.
اما مهمترین آیین این روز، آرزونویسی یا نوشتن آرزوی نیک برای دیگران بر روی کاغذ است و شخص گیرنده این آرزوها، میبایست این نوشتههای حاوی آرزو را تا سال دیگر نزد خود نگه میدارد.
روانشناسان همواره بر تاثیر نقش شادی و شادمانی در بهداشت روان جامعه تاکید کرده اند و این در حالی است که جامعه امروز چنان از شادمانی فاصله گرفته که این حلقه مفقوده یعنی شادکامی و شادی در خاطرات مردم بیشتر از حقیقت زندگی آنها یافت میشود. حال چگونه میتوان دوباره شاد زیستن را تجربه کرد و نسخه تجویزی برای شادمان ساختن جامعه چیست؟ در ادامه رضا سلطانی شال، عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه گیلان به این سوالات پاسخ داده است.
رضا سلطانی شال در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه شادی و شادمانی همانند ترس، تعجب، غم، ابهام و خشم نوعی هیجان محسوب میشود، اظهار کرد: از منظر روانشناسی در بررسی انسان و عملکردهای او، چند بُعد در نظر گرفته میشود و در حقیقت انسان را دارای ابعاد شناختی، رفتاری، انگیزشی، هیجانی، زیستی، معناشناختی و اجتماعی در نظر میگیرند. بنابراین در این دیدگاه درباره انسان، برای بررسی عملکردهای وی، تمامی این ابعاد میبایست در تعامل با هم نگریسته و بررسی شود. شادمانی و شادی نیز از این قانون مستثنی نیست.
وی گفت: شادمانی و به صورت یک فرح روانشناختی تعریف شده است که از تعامل ابعاد ابعاد شناختی، رفتاری، انگیزشی، هیجانی، زیستی، معناشناختی و اجتماعی انسان ایجاد میشود.
سلطانیِ شال افزود: شادمانی لحظه یا ساعتی، شادمانی و شادی حقیقی محسوب نمیشود بلکه فقط یک تجربه هیجانی زودگذر است که ریشه زیستی دارد و بر اثر مواجهه انسان با یک موقعیت هیجان انگیز و در پی تغییرات هورمونی و عصب رسانهها در بدن و مغز ایجاد میشود و با فروکش کردن میزان هورمونها و عصب رسانههای شادی بخش در بدن و مغز، آن تجربه هیجانی زودگذر شادی نیز کاهش یافته و از بین میرود.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: در حقیقت شادمانی و شادی حقیقی، تعریف مشخص خود را دارد که میبایست همه زمانی، همه مکانی و دارای منشاء درونی باشد. اگر شادمانی حقیقی باشد از آن به عنوان یک فرح روانشناختی نام برده میشود که از نهاد انسان بر میخیزد، در همه مکانها جریان دارد و با مرور زمان از شدت و میزان آن کاسته نمیشود.
تفکر و اندیشه انسان باید عامل ایجاد کننده شادی باشد
عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه گیلان بیان کرد: شادی و شادمانی حقیقی یا همان فرح روانشناختی درونی و همه زمانی و همه مکانی، ریشه در تفکر، استدلال و جهان بینی و شیوه تفسیر آنها از رویدادها و پدیدهها دارد. به تعبیر مولوی «ای برادر تو همین اندیشهای، مابقی تو استخوان و ریشهای، گر گُل است اندیشه تو گُلشنی، ور بود خاری تو هیمه گلخنی».
سلطانیِ شال با بیان اینکه تفکر و اندیشه انسان باید عامل ایجاد کننده شادی باشد، تصریح کرد: اکثر افرادی که دائما شاد هستند دلیلی برای شادی دارند و آن دلیل در حقیقت همان شیوه تفسیرشان از وقایع و رویدادها و نوع نگاهشان به جهان پیرامون است. اما افرادی که به راحتی شاد نمیشوند و بیشتر حالات و هیجانات غم، استرس، خشم و عصبی را تجربه میکنند، در واقع اندیشه، شناخت، باور و تفسیرشان از جهان پیرامون و وقایع به گونهای است که ایجادکننده هیجانات منفی است.
سلطانیِ شال اضافه کرد: بر اساس علم روانشناختی هر انسانی که بتواند تفکر و شیوه نگریستن به خود، جهان پیرامون، سایر مردمان را تغییر دهد، در واقع یک دیدگاه شادتر، مثبتتر و فرحبخشتری داشته و توانسته شادتر زندگی کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا شاد بودن لزوما نیازمند هزینه زیاد است؟ گفت: با ثروت بیشتر و امکانات بهتر، لزوما انسان شادتر نیست. برای نمونه میتوان به تعطیلات نوروزی اشاره کرد که بسیاری از مسافران از نقاط شهری عازم حضور در طبیعت و مناطق روستایی میشوند تا شادی و شادمانی بیشتری بدست آورند. این امر نشان میدهد که وجود امکانات و تجهیزات ایجاد کننده شادی پایدار نیست ولی میتواند کمککننده باشد، اما عامل شاد بودن نیست. بنابراین افکار، اندیشه، باور و استدلالی که افراد دارند میتواند دیدگاهی ایجاد کند که ابعاد رفتاری، انگیزشی، هیجانی، زیستی، معناشناختی و اجتماعی انسان را تغییر دهد.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه شاد بودن نیاز به یک باور، جهان بینی، ایدئولوژی، ذهن خلاق، شاد و پویا دارد، بیان کرد: وقتی ذهن به گونهای هدایت شود که انسان نسبت به خودش، آینده، اطرافیان دیدگاه و باور مثبتتر و شادتری داشته باشد، یقینا آن فرد از شادی بیشتر برخوردار است لذا وقتی ذهن و افکار مدیریت نشود بیشتر نکات منفی را رصد میکند.
سلطانیِ شال در پاسخ به این سوال که چرا ناراحت و افسرده بودن راحتتر است؟ خاطرنشان کرد: در روانشناسی شناختی بحثی که مطرح میشود این است که اگر بتوانیم از رویدادها، اتفاقات و رخدادهای اطراف تفاسیر مثبتی داشته باشیم در بدترین شرایط میتوانیم هیجانات مثبتتر و شادی بیشتری داشته باشیم، بنابراین در پاسخ به این سوال باید گفت که به تفسیر ما از موضوع بر میگردد زیرا در اطراف ما رویدادهای منفی زیادی رخ میدهد که ما بدون هدایت افکار خود یا بدون مدیریت شیوه نگریستن به رویدادهای منفی به راحتی دچار حالات هیجانی نظیر غم، خشم، ترس، ابهام، تعجب و استرس میشویم.
عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه گیلان بیان کرد: فلاسفه و خردمندان که از دیدگاه عمیقتری برای زندگی برخوردارند، معتقدند پشت هر غم یک تعبیر مثبت و معناداری وجود داردکه سایر ابعاد را تحت تاثیر خود قرار میدهد. لذا ما میتوانیم با تفسیر منطقی و معقول مبنی بر اهداف زندگی از رویدادها تفسیر واقعیتری داشته باشیم.
وی در پاسخ به این سوال که چگونه جامعه شادتری داشته باشیم؟ خاطرنشان کرد: در شادی یک جامعه سطح رفاه اجتماعی، سطح جهانبینی و افکار افراد، مردمان جامعه تاثیرگذار است. مولفههای اجتماعی، همکاری و همراهی مردم، معنویت، معنای زندگی از عواملی هستند که مطالعات نشان داده مستقیما با شادی و شادکامی ارتباط دارند.
سلطانیِ شال اضافه کرد: در جامعهای که مهارتهای بین فردی تقویت شود، آموزشهای لازم به افراد ارائه شود، جامعهای که در آن برای رفاه اجتماعی افراد تلاش شود، معنویت با ارزش باشد، انسان دارای اهمیت بوده و مردم بُعد معنوی خود را رشد دهند و منطقی و معقول زندگی کنند یقینا آن جامعه از شادی بسیاری برخوردار خواهد بود.
شادی باید برخواسته از درون انسان باشد
این مدرس دانشگاه گیلان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه شادی مجازی هم حقیقی است؟ بیان کرد: مسئله شادی مجازی که امروزه مطرح میشود، براساس علم روانشناسی از طریق ساخت یک کلیپ یا برنامه شاد یا تئاتر طنز به راحتی محقق نمیشود زیرا باید شادی را در نهاد افراد ایجاد کرد؛ بر اساس باورهای مردم ایران زمین که تلفیقی از فرهنگ تاریخی، معنویت و دین است شادی باید یک مولفهای باشد که از درون انسانها برخواسته است یعنی اگر از درون این حس مثبت و فرح روانشناختی بجوشد، شادی محقق میشود.
وی تاکید کرد: در واقع زمانی میتوانیم بگوییم که افراد شاد هستند که این شادی پایدار و در یک مدت زمانی مشخصی برقرار باشد و در مکانهای مختلف خود را نشان دهد نه اینکه فقط در یک بازه زمانی محدود باشد که پس از آن مجدد غمها، استرس و آشفتگی به سراغ فرد بیاید.
این مدرس دانشگاه افزود: بدترین رویدادها را هم که یک تفسیر معقول و منطقی داشته باشند، میتوانند انسان را به سمت فرحبخشی روانشناختی، آرامش و تسکین قلبی سوق دهند این همان مولفه سازنده شادی و شادکامی در انسان است تا زندگی شادتری داشته باشد.
سلطانی با اشاره به اینکه مطالعات نشان داده افرادی که در زمان حال و اکنون هستند، زندگی شادتری دارند، بیان کرد: حمایت و ارتباطات اجتماعی میتواند در ایجاد شادی کمککننده باشد زیرا انسان موجودی واقعا اجتماعی است و نمیتواند بدون برقراری ارتباط با دیگران زندگی شادی داشته باشد بنابراین ارتباط برقرار کردن با دیگران یکی از تکنیکهای بسیار خوب برای شاد بودن است.
وی با اشاره به آیه ۲۸ سوره رعد «الا به ذکر الله تطمئن القلوب؛ قلبها تنها با یاد خدا آرام میگیرد»، معنویت را از دیگر عوامل شاد بودن عنوان کرد و گفت: معنویت به انسان کمک میکند تا آرامش درونی عمیقی را تجربه کند چون خود را تحت عنایت خدا قرار میدهد که یک نیروی توانمند همیشگی و پایدار است.
عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه گیلان اضافه کرد: افرادی که از زندگی ساده و مثبتتری برخوردارند شادتر هستند. مدیریت زمان در طول روز، سحرخیز بودن، تفریح، ورزش و تغذیه سالم هم میتواند به شاد بودن و رضایت درونی کمک کند.
سلطانی افزود: برخی مطالعات بیانگر این است که انسان اگر بتواند علایق و دوستداشتنیهای خود را بشناسد و برای رسیدن به آنها تلاش کند، شادتر خواهد بود. انسانهایی که هدف دارند شادمندتر هم هستند. افکار منفی از دلایل اصلی عدم شاد بودن است اگر بتوانیم از پدیدهها تفسیر درست و واقع بینانه داشته باشیم خوشحالتر هستیم.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: مطالعات نشان داده که شناخت، سبک زندگی و خلق افراد میانگین عادات ۵ نفر از نزدیکان وی است لذا باید در دوستیها و ارتباطات مراقب باشیم. بدانیم با چه کسانی در ارتباط هستیم و در واقع هر تغییر آنها در شادی ما موثر است. همچنین به حرفهای رقابتی توجه نکنیم چون باعث میشود زندگی تلخی داشته باشیم لذا هرگونه مقایسه اجتماعی و حرف مردم آسیبزاست که آشفتگی و اضطراب را به دنبال دارد.
«شادباش نویسی» آیین زیبای ایرانیان که این روزها روبه فراموشی است، در حالیکه میتوان با یک پیام امیدبخش و سرشار از آرزوهای نیک، قدردان حضور عزیزانمان باشیم و با کمترین هزینه شادبودن را به روح جامعه ماشینی امروز تزریق کنیم. چه خوب است امروز از فرصت روز «شادباش نویسی» و «امید» بهرهمند شویم و در قالب یک یادداشت کوتاه از بهانههای حقیقی زندگی که باعث تقویت امید و شادی آفرینیمان میشوند قدردانی کنیم.
شما قصد دارید امروز به چه کسی شادباش بگویید؟
انتهای پیام